شاید آنروز که رفتم یاد تنهائی کنی من همان تنهائی ام یادت نره یادم کنی چون پر نور ترین به همه چشمک میزنه تا ببینه تو چی دوست داری همونو ازت بگیره یه تار مو میاد تو دستت ای همونیه که به همه دنیا نمیدم شاید یکی تو رو آرزو کرده خواستی گل نشوی تا به تو عادت نکنم … دوستی گفت : من دیگران را باسلامی آشنا می کنم و تو با نگاهی من آنها را با دروغ جدا می کنم و تو با مرگ ! . اتل متل رفاقت دل به تو کرده عادت برات دعا می کنم اینم رسم صداقت درسته! خودم و خودت! من واسه تو که تو قلبمى چى بفرستم؟ ها؟
نظرات شما عزیزان:
|
About![]()
به وبلاگ من خوش آمدید
Home
|